هنرهای ملل
- هنرهای ملل نقاشی جوهری در ژاپن، مینیمالیسم شرقی
در دل فرهنگ ژاپن، هنری نهفته است که با کمترین ابزار، عمیقترین معانی را بیان میکند. نقاشی جوهری یا سومیای، هنری است که در آن تنها با قلممویی از موی حیوانات، جوهری سیاه و کاغذی سفید، جهانی از احساسات و معانی خلق میشود. این هنر که بیش از هزار سال است در ژاپن رواج دارد، تجلی کامل مینیمالیسم شرقی و فلسفه ذن است. برای مسافرانی که به دنبال درک عمیقتر فرهنگ ژاپن هستند، آشنایی با این هنر دروازهای است به سوی جهانبینی ژاپنیها و فلسفه زندگی آنان.
- هنرهای ملل هنر گوتیک در کلیساهای اروپا
زمانی که آسمان به زمین نزدیک شد سفر به اروپا بدون گذر از میان دروازههای بلند کلیساهای گوتیک، سفری ناتمام است. این بناهای شگفتانگیز که قرنها پیش از سنگ و ایمان ساخته شدهاند، امروز نه تنها یادگاری از گذشته، بلکه پنجرهای به سوی جهانی هستند که در آن هنر، معماری و معنویت در هم تنیده شدهاند. وقتی پا در این فضاهای مقدس میگذارید، حس میکنید که زمان متوقف شده و شما در میان نوری رنگین و ستونهایی که به آسمان میرسند، با چیزی فراتر از معماری روبرو هستید. هنر گوتیک که در اواسط قرن دوازدهم میلادی در شمال فرانسه پا به عرصه وجود گذاشت، انقلابی در معماری مذهبی اروپا به پا کرد. این سبک که تا اواخر قرن شانزدهم ادامه یافت، در واقع پاسخی بود به محدودیتهای سبک رومانسک پیشین. معماران این دوره میخواستند فضاهایی بسازند که نه تنها بلندتر و روشنتر باشند، بلکه حس صعود معنوی و نزدیکی به خداوند را در دل بازدیدکنندگان زنده کنند. نام گوتیک در ابتدا توهینآمیز بود و در دوران رنسانس توسط منتقدانی به کار میرفت که این سبک را وحشیانه و غیرمتمددنانه میدانستند، اما امروز این واژه نمادی از زیباترین دستاوردهای معماری بشری است.
- هنرهای ملل فلامنکو; اسپانیا، شور، عشق و غم در رقص
وقتی کفشهای چرمی داستان میگویند در کوچههای باریک آندلس، جایی که دیوارهای سفید خانهها زیر آفتاب سوزان اسپانیا میدرخشند، صدایی میپیچد که نه زبان میشناسد و نه مرز. صدای کف دستها که به هم میکوبند، ضرباتی که از عمق زمین برمیخیزند و پایی که چنان محکم بر زمین میکوبد که گویی میخواهد از درد خود حکایتی بگوید. فلامنکو نه صرفاً یک رقص است و نه تنها یک موسیقی؛ فلامنکو زبانی است که با آن میتوان غمهای نهفته در اعماق روح را بیرون ریخت، عشق را جشن گرفت و شور زندگی را در هر قدم، در هر حرکت دست، در هر نگاه سرکش نمایان کرد. اگر روزی پا به اسپانیا بگذارید و در غروبی تابستانی در یکی از تابلائوهای (سالن نمایش فلامنکو) سویا یا گرانادا بنشینید، چیزی را تجربه خواهید کرد که شاید هیچ کلمهای نتواند آن را به درستی توصیف کند. لحظهای که نوازنده گیتار نخستین نت را میزند، خواننده با صدایی خشن و پر از احساس فریاد میکشد و رقصنده با لباسی درخشان قدم در صحنه میگذارد، دنیایی دیگر پیش روی شما باز میشود؛ دنیایی از هیجان، اندوه، عشق و مقاومت.
