پیتزا از ناپل تا نیویورک: داستان جهانی شدن یک غذای ساده
- 13 آبان 1404
- امیرحسین عباسی
آغازی فروتنانه در کوچههای ناپل
در کوچه پس کوچههای شلوغ ناپل قرن هجدهم میلادی، کسی تصور نمیکرد که یک غذای ساده خیابانی روزی به نمادی از فرهنگ جهانی تبدیل شود. پیتزا در آن روزگار چیزی بیش از نانی تخت با مواد ابتدایی نبود که کارگران و اقشار کم درآمد جامعه برای سیر کردن شکم خود میخوردند. این غذا که از خمیر گندم، گوجهفرنگی، روغن زیتون و گاهی کمی پنیر محلی تهیه میشد، هیچگونه ادعای بزرگی نداشت و در میان طبقات مرفه جامعه حتی به چشم غذایی پست و بیارزش نگریسته میشد.
اما تاریخ گاه در سادهترین چیزها نهفته است. ناپل در آن دوران شهری شلوغ، پر جمعیت و پر از تضادهای اجتماعی بود. مهاجرانی که از روستاهای اطراف به شهر میآمدند، نیازمند غذایی ارزان، مقوی و سریع بودند. پیتزا این نیاز را به بهترین شکل ممکن برطرف میکرد. فروشندگان خیابانی آن را در کورههای چوبی میپختند و به صورت تکهتکه به مشتریان خود میفروختند. این سادگی و در دسترس بودن، اولین گام در سفر طولانی پیتزا به سوی جهانی شدن بود.
لحظهای که همه چیز تغییر کرد
سال ۱۸۸۹ نقطه عطفی در تاریخ پیتزا محسوب میشود. زمانی که ملکه مارگریتا از ساووی به همراه همسرش پادشاه اومبرتو اول از ناپل بازدید کردند، رافائله اسپوزیتو، یکی از معروفترین پیتزافروشان شهر، دعوت شد تا برای خانواده سلطنتی پیتزا تهیه کند. او سه نوع پیتزا آماده کرد، اما یکی از آنها با ترکیب رنگهای سفید، قرمز و سبز که نماد پرچم ایتالیا بود، توجه ملکه را به خود جلب کرد. این پیتزا از موزارلا، گوجهفرنگی و ریحان تهیه شده بود و به افتخار ملکه، نام «مارگریتا» به آن داده شد.
این رویداد، پیتزا را از یک غذای خیابانی به یک نماد ملی تبدیل کرد. آنچه تا پیش از این برای فقرا بود، اکنون بر سر سفره اشراف نشسته بود. از این پس، پیتزا دیگر تنها متعلق به یک طبقه اجتماعی نبود، بلکه نمایانگر هویتی مشترک برای تمام ایتالیاییها شده بود. ناپل با این اتفاق، خود را به عنوان زادگاه رسمی پیتزای مدرن معرفی کرد و اصالت خاص خود را در تهیه این غذا به رسمیت شناخت.

امواج مهاجرت و سفر به آن سوی اقیانوس
اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، میلیونها ایتالیایی به دلایل اقتصادی و اجتماعی کشور خود را ترک کردند و به آمریکا مهاجرت کردند. این مهاجران که بیشتر آنها از جنوب ایتالیا و بهویژه ناپل بودند، فرهنگ غذایی خود را نیز با خود به دنیای جدید بردند. پیتزا در میان این مهاجران جایگاه ویژهای داشت، نه تنها به عنوان یک غذا، بلکه به مثابه پیوندی با خانه و خاطرات گذشته.
در محلههای ایتالیایینشین شهرهایی چون نیویورک، بوستون و شیکاگو، پیتزا فروشیهای کوچک یکی پس از دیگری باز شدند. اولین پیتزا فروشی آمریکا، «لومباردیز»، در سال ۱۹۰۵ در نیویورک افتتاح شد و به سرعت محبوبیت پیدا کرد. اما پیتزا در این دوره هنوز به طور گسترده شناخته نشده بود و بیشتر در میان جامعه ایتالیاییتبار مصرف میشد. آمریکاییهای بومی با این غذای عجیب و غریب آشنایی نداشتند و برخی آن را با شک و تردید مینگریستند.

تولدی دوباره در خیابانهای نیویورک
نیویورک نه تنها پیتزا را پذیرفت، بلکه آن را دوباره خلق کرد. در حالی که پیتزای ناپلی نازک، نرم و با لبههای پفکرده بود، پیتزای نیویورکی ویژگیهای متفاوتی پیدا کرد. خمیر آن کمی ضخیمتر، سس گوجه آن غلیظتر و پنیر موزارلای آن فراوانتر بود. اما مهمتر از همه، روش پخت و سرو آن تفاوت داشت. پیتزای نیویورکی به صورت برشهای بزرگ و تا شدنی سرو میشد که میشد آن را به هنگام راه رفتن در خیابان خورد، دقیقاً همانطور که کارگران ناپلی یک قرن پیش آن را میخوردند.
این تطبیق با سبک زندگی آمریکایی، عامل کلیدی در موفقیت پیتزا بود. آمریکا کشوری با سرعت بالا، زندگی شهری پرمشغله و نیاز به غذاهای سریع و مقرون به صرفه بود. پیتزا تمام این نیازها را برآورده میکرد. پس از جنگ جهانی دوم، وقتی سربازان آمریکایی که در ایتالیا خدمت کرده بودند به کشور بازگشتند، حس نوستالژیک نسبت به پیتزای ایتالیایی باعث شد این غذا از محدوده محلههای ایتالیایینشین خارج شود و در سراسر کشور گسترش یابد.

انفجار خلاقیت و تنوع بیپایان
آمریکا پیتزا را به موش آزمایشگاهی خود تبدیل کرد. پیتزای شیکاگویی یا دیپ دیش، با خمیر ضخیم و لایههای فراوان از پنیر و سس، نوعی پیتزای متفاوت و منحصر به فرد بود که با نسخه اصلی ناپلی تفاوت آشکاری داشت. در کالیفرنیا، پیتزاهایی با مواد غیرمتعارف مثل مرغ تایلندی، گوشت بوقلمون و سبزیجات محلی ظاهر شدند. هر منطقه، هر شهر و حتی هر پیتزافروشی، تفسیر خاص خود را از این غذای ساده ارائه داد.
این تنوع در حالی رخ میداد که پیتزا همچنان به عنوان نمادی از سادگی و در دسترس بودن باقی ماند. زنجیرههای پیتزا فروشی بزرگ مانند پیتزاهات، دومینوز و پاپاجانز در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ ظهور کردند و با استانداردسازی فرآیند تولید، پیتزا را به یکی از محبوبترین غذاهای فستفود در جهان تبدیل کردند. این زنجیرهها نه تنها در آمریکا، بلکه در سراسر دنیا شعبه باز کردند و پیتزا را به گوشه و کنار دنیا بردند.
سفر به صرفه و راحت به مهد پیتزا اصیل ناپولی را در تور ایتالیا آتی تراول جستجو کنید.

بازگشت به ریشهها و احیای سنت
در اواسط قرن بیستم، در حالی که پیتزا در آمریکا و سایر کشورها به شکلهای مختلف در حال تکامل بود، در ناپل نگرانیهایی درباره حفظ اصالت این غذا به وجود آمد. ناپلیها احساس میکردند که پیتزای واقعی در میان تمام این نوآوریها گم شده است. در سال ۱۹۸۴، انجمن پیتزای واقعی ناپلی تاسیس شد تا استانداردهای سختگیرانهای برای تهیه پیتزای ناپلی وضع کند. بر اساس این استانداردها، پیتزای اصیل باید با آرد خاص، مخمر طبیعی، سس گوجهفرنگی سان مارزانو و پنیر موزارلای بوفالا تهیه شود و در کوره چوبی در دمای بسیار بالا پخته شود.
این حرکت نه تنها به حفظ سنت کمک کرد، بلکه باعث ایجاد موجی از علاقه به پیتزای سنتی در سراسر جهان شد. در سال ۲۰۱۷، یونسکو هنر تهیه پیتزای ناپلی را به عنوان میراث فرهنگی ناملموس بشریت به رسمیت شناخت. این تصمیم نشان میداد که پیتزا دیگر تنها یک غذا نیست، بلکه بخشی از هویت فرهنگی و تاریخی بشر است.

نمادی جهانی از اتحاد در تنوع
امروزه پیتزا تقریباً در هر گوشه دنیا یافت میشود، اما در هر کجا که باشد، رنگ و بوی محلی به خود میگیرد. در ژاپن، پیتزاها با میگو، ماهی و سس مایونز تزئین میشوند. در هند، پیتزاهای گیاهی با پنیر و ادویههای محلی محبوبیت دارند. در ایران، پیتزاها با ترکیبی از مواد محلی مانند سوسیس و کالباس، قارچ و زیتون و گاه با طعمدهندههایی چون رب گوجهفرنگی غلیظ و ادویههای ایرانی، شکل خاص خود را یافتهاند. در برزیل، پیتزاهایی با لایههای فراوان از مواد گوناگون و حتی شکلات به عنوان دسر سرو میشوند. هر فرهنگ، پیتزا را متناسب با سلیقه و مواد در دسترس خود تغییر داده، اما ماهیت اصلی آن همچنان حفظ شده است.

این توانایی پیتزا در سازگاری با فرهنگهای مختلف، راز جهانی شدن آن است. پیتزا به ما نشان میدهد که چگونه یک غذای ساده میتواند مرزهای جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی را در نوردد و همزمان به هویت خود وفادار بماند. از کوچههای فقیرنشین ناپل تا رستورانهای مدرن نیویورک، از زنجیرههای فستفود جهانی تا پیتزافروشیهای خانوادگی، پیتزا همواره زبان مشترکی برای گرد هم آمدن، لذت بردن و به اشتراک گذاشتن لحظات خوش بوده است.
داستان پیتزا، داستان مهاجرت، سازگاری و تحول است. داستانی است که نشان میدهد چگونه یک غذای فروتنانه میتواند به پلی میان فرهنگها، نسلها و طبقات اجتماعی تبدیل شود. و شاید همین سادگی و صداقت باشد که پیتزا را به یکی از محبوبترین و ماندگارترین غذاهای تاریخ بشر تبدیل کرده است.
